رجعت صدر

روزشمار بازگشت امام موسی صدر

رجعت صدر

روزشمار بازگشت امام موسی صدر

رجعت صدر

همه روزهایی را که نبوده ای می شمارند،
من روزهایی که به بازگشتت مانده...

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
حاشیه نوشت:
هرگونه کپی برداری و نشر مطالب این وبلاگ
در راستای آشنایی با سیره و نشر افکار
امام موسی صدر(أعاده الله)
آزاد و موجب امتنان است!

آخرین نظرات
پیوندهای روزانه
پیوندها

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «حجاب» ثبت شده است

یا خیر الرّازقین


دختر جوان در تردید میان ماندن و رفتن، صحن حرم را بالا و پایین کرد، چند بار حوض کاشی فیروزه ای حرم را دور زد، یکبار تا زیر سایه پیشخان رفت و معصومانه گنبد طلایی را نگاه کرد و دلش لرزید ... دوباره برگشت و کنار حوض نشست، دستی بر آب خنک حوض کشید و موج های روشن را جا به جا کرد. از کنار حوض، نگاه ِنگران و مرددش با هشتی ورودی گره خورد. چادر مشکی اش را روی سرش مرتب کرد و به عزم رفتن؛ دوباره به سمت گنبد برگشت و برای چندمین بار، دست بر سینه به بانو سلام داد ... باد تندتر از همیشه می وزید ...چادرش را محکم تر چسبید تا بازیچۀ دست تندبادی که دور حرم می گشت، نشود.

در اولین گام های بازگشت، زیر بازی نور و سایۀ فخر و مدین های هشتی، نگاهش در عبای مشکی بلند آیت الله صدر گره خورد؛ سر به زیر و محجوب، سلام کرد و آیت الله هم به تبسم و مهر همیشگی اش، به گوشۀ چادر ِخاکی دختر، سلام داد.

قلب صدر

هنوز آنی از عبور دختر جوان نگذشته بود؛ هنوز چشمان درخشان آیت الله صدر، به گنبد طلایی بانو نرسیده بود، هنوز لب های خشک پیرمرد به سلام بر أخت الرّضا باز نشده بود، که صدای هیاهویی در نزدیکی حرم، طوفانی در دلش به پا کرد و او را هراسان به درآیگاه حرم کشید:

و مأموران شهربانی به دنبال دختر دویدند...مثل گله گرگی در شکار غزال...
 و آیت الله پاتند کرد تا مگر به فرماندار برسد...
و فرماندار چادر را آن چنان از سر دختر کشید تا نفس آیت الله به شماره بیفتد...
و دختر با چادر خاکی اش بر زمین افتاد و ....
و ...گوشۀ عبای خاکی آیت الله کم مانده بود که او را هم از هراس این صحنه بر زمین بزند...
 و فرماندار، چادرِمشکی دختر را زیر چکمه هایش گرفت ...
و قلب ِ صدر ِ بزرگ انگار که زیر پای فرماندار مانده باشد؛ تیر کشید ...

و چادر مشکی خاکی، پاره شد ...
قلب صدرِ بزرگ هم در قفس صدری اش پاره شد ... دستانش لرزید...
و آیت الله -به توبیخ و سرزنش- با همۀ بغضی که در گلو داشت؛
 با همۀ نفسی که در سینه داشت، بر سر فرماندار شهر! فریاد کشید...
-----------------------------------------------------------------
روزها گذشت...
عصر ظلم و بیدادِ پهلوی اول گذشت ...
ولی قلب سید صدرالدین صدر ... قلبی که می بایست...می ماند و می تپید تا عماد استوار خیمه اسلام باشد ...
تا تکیه گاه محکم محرومان و مستضعفان باشد...
قلبی شد که : «... سال ها می سوخت و می ساخت...
قلبی که پیوسته خون می خورد و لب فرو می بست ...قلبی که می گداخت و دم نمی زد.»
قلبی که آن روز تیر کشید، فقط از آن ِسید صدرالدین صدر نبود ...
«قلبی بود که در زمان توانایی، دست جامعه روحانیت بود .... هر چه بود به سوی آن می کشید و هر چه زیان بود، از آن می راند...

قلبی بود که جان صدها هزار تن را در مواقع سختی و گرانی و تنگی حفظ کرد...»1

قلب بزرگ صدر... بعد از آن حادثه تا پایان عمر... با دردی جانکاه عجین شد!

به خاطر یک چادر مشکی خاکی...
----------------------------------------------------------------------------------------
و من...شاید... باید صبر می کردم ... تا دی ماه ...
ولی نمی شود صبر کرد... باید الآن می نوشتم ... همین امشب
برای تویی که چادر مشکی ات را زیر هُرم آفتاب داغ تابستان محکم تر از همیشه گرفته ای تا دست آویز تندبادهای زمانه نشود!
----------------------------------------------------------------------------------------------------------

عنوان نوشت: بی حرمتی به ساحت خوبان قشنگ نیست ... باور کنید پاسخ آیینه سنگ نیست!
غزلی از محمد سلمانی؛ سرایندۀ تب نیلوفری
پی نوشت1: توصیفات آیت الله سید رضا صدر (ره)

منبع نوشت: بازآفرینی روایتی از کتاب "صدرِدین"-اثر دکتر محسن کمالیان

۱ نظر ۶۰۷ بازدید موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۲ شهریور ۹۴ ، ۲۱:۵۰

یا غافِرَ الخـَطیئات


صدر-واژۀ اول

آیت الله العظمی و مجاهد بزرگ
حاج آقا سید حسین طباطبائی قمی أعلی الله مقامه
-

 جدّ مادری امام موسی صدر، اولّین استاد و معلّم امام موسی صدر، پرچمدار مبارزه با کشف حجاب در دورۀ سیاه رضا خان.

آیت الله العظمی و مجاهد بزرگ حاج آقا سید حسین طباطبائی قمی أعلی الله مقامه

سال 1314 ه.ش. ، 1935 م. در زمانی که یک سال از ورود امام موسی صدر به مدرسه حیات برای تحصیل می گذشت، اجرای طرح کشف حجاب رضاخان در فضایی آکنده از ترس و وحشت عمومی آغاز شد.

حاج آقا حسین طباطبائی قمی ، در اعتراض به این حرکت ضد اسلامی، از مشهد به سمت شهر ری حرکت کردند و تحصن ایشان در اول ربیع الثّانی 1354 ه.ق.، 1314 ه.ش. ، 1935 م. در باغ سراج الملک شهرری آغاز شد. سخن ایشان  که فرمودند : «چنان‌چه برای جلوگیری از «کشف حجاب» ده هزار نفر که یکی از آن‌ها من باشم کشته شود، جایز است.» ؛ زمینه بیداری و خیزش مردمی را در تهران فراهم کرد. پس از تحصن ایشان، مردم تهران در قالب دسته های عزاداری (که البته آن روزها ممنوع بود.) برای پیوستن به ایشان قیام کردند. علمای حوزه های علمیه در نجف، قم و مشهد نیز حمایت خود را از ایشان اعلام کردند. اما پس از محاصرۀ کامل باغ توسط نیروهای نظامی و ممانعت از ورود مردم و علما به باغ سراج الملک، ایشان دستگیر شدند. 14 ربیع الثانی 1354 ه.ق. قیام مردم مشهد در اعتراض به دستگیری ایشان منجر به فاجعۀ کشتار در مسجد گوهرشاد شد و حکومت چاره ای ندید، جز آن که ایشان را به نجف اشرف تبعید کند. تبعید ایشان به نجف، تربیت شاگردان و علمای بزرگ و احیای حوزۀ علمیّه کربلا؛ بعد ها، شرایط را به نحوی فراهم ساخت، که امام موسی صدر برای تکمیل دروس حوزوی راهی نجف شوند.

اطلاعات بیشتر از زندگی پر فراز و نشیب این عالم مجاهد را می توانید در لینک های زیر بیابید:

ویکی فقه_ آیة الله سید حسین طباطبائی قمی

دانشنامۀ اسلامی_حاج سید حسین طباطبائی قمی

وقایع سفر آیت‌الله العظمی حاج‌آقا حسین قمی به ایران

---------------------------------------------------------------------

Ayatullah Sayyid Husein Tabataba'i Qomi-

He was grandfather of Imam Mousa Sadr, The First Teacher of Him, And  The Great Resistance Leader toward  the banning of the hijab in Iran In 1935.

Ayatullah Sayyid Husein Tabataba'i Qomi deported from Iran to Najaf-Iraq In 1935, 1 year after Imam Mousa Sadr came to Hayat Primary School.

----------------------------------------------------------------------------------------------

گلایه نوشت: امروز با وجود این که سالروز فاجعۀ خونین گوهرشاد در رسانه های ایران، نشریات و شبکه های اجتماعی مجازی بازتاب خوبی داشت، من یادی از رهبران گمنام این نهضت نشنیده و نخواندم!!!

دعانوشت:
پروردگارا! خون ها و خون دل هایی که به پای حیا و عفت و حجاب ریخته شده کم نیستند... آن چه در راه تو و پای درخت اسلام ریخته شود بی ثمر نمی ماند....ما را وارثان چادرهای خاکی قرار ده!

۲ نظر ۶۹۶ بازدید موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۲ تیر ۹۴ ، ۰۰:۰۳