رجعت صدر

روزشمار بازگشت امام موسی صدر

رجعت صدر

روزشمار بازگشت امام موسی صدر

رجعت صدر

همه روزهایی را که نبوده ای می شمارند،
من روزهایی که به بازگشتت مانده...

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
حاشیه نوشت:
هرگونه کپی برداری و نشر مطالب این وبلاگ
در راستای آشنایی با سیره و نشر افکار
امام موسی صدر(أعاده الله)
آزاد و موجب امتنان است!

آخرین نظرات
پیوندهای روزانه
پیوندها

۲ مطلب در فروردين ۱۳۹۶ ثبت شده است

یا واهِبَ الهـَدایا


امام موسی صدر

اولین نشانه های بهار، بادهای تند و پرهیاهو هستند؛ بادهایی که با همه ی بادها فرق می کنند، بادهایی که با بادهای خشن و پرسوز پاییز؛ که برگ ها را می ریزند و شاخه ها را می‌شکنند و طوفان به راه می‌اندازند، متفاوتند.
بادهایی که مثل باد زمستان، سوز سرمای استخوان سوز ندارند. بادهایی که حتی با باد صبا، باد کوهستان، بادهای ساحلی ملایم هم فرق می کنند.

بادهای بهار، زمین را زیر و رو می کنند، گرد و غبارهای حیاط و باغ و باغچه ... پشت بام و خانه و محله را با خودشان می برند... خارهای خشک صحرا را از جا در می آورند....
و به جای آن ابرها را در آسمان به حرکت وامیدارند... بازی نور و سایه به راه می اندازند... رگبارهای باشکوه ... رعدهای عظیم و تحسین برانگیز.... رنگین کمان... جوانه های شاداب و نورسیده.... گلبرگ-بارانِ شکوفه های گیلاس...

و در نهایت بهار...

بادهای بهار، مژده ی نو شدن و تازه شدن می دهند.... عطر اقاقی ها و شب بو ها و محبوب شب ها را طوری در شهر، پخش می کنند...تا گل ها، فقط از آنِ یک درخت، فقط از آنِ یک دیوار، یک خانه، یک کوچه، یک محله نباشد... که همه ی عالم، از آن استشمام کنند... تا همه از بهـــــــــــــار سهمی ببرند.

****

از قدیم الأیام... در حوزه ی علمیه...رسم بر این نبود، که استاد، به دنبال طلبه باشد!
 آداب و سنت همیشه بر این بوده و هست... که طلبه باید طالب علم باشد! او باید به دنبال استاد باشد... او باید احوالپرس استاد باشد...طلبه است، که به دنبال استاد و بهره بردن از علم و اخلاق و سیره ی او، استاد را پای منبر و در کلاس درس و در نماز جماعت همراهی می کند و به او اقتدا می کند.
در حوزه ی علمیه، رسم بر این نبوده و نیست که علمای بزرگ، حجره به حجره و ایوان به ایوان... در مَدرَس قدم بزنند و به طلبه های جوان سر بزند... از حالشان، بپرسند... تا چه رسد به این که در احوال و کردارشان، دقیق شوند یا به حجره ای وارد شوند و با شاگردی گفتگو کنند!

اما ... صبح یک روز...

۱ نظر ۵۸۷ بازدید موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۵ فروردين ۹۶ ، ۱۹:۳۵

یَا مُجْزِلَ الْعَطَایَا


سجّادِ آل محمّد(ص) ما را آموخته "فی دِفاع کیدِ الأعداء" این گونه زمزمه کنیم؛

«...چه بسا دشمنی که شمشیر دشمنی اش را بر من آهیخته،

و لب تیغش را برایم تیز کرده، و سرنیزه‌اش را به قصد جان من تند ساخته،

و زهرهای جانکاه اش را برای کام من در آب ریخته،

و مرا آماج تیرهای بر کمان نهاده‌اش قرار داده، و چشم مراقبتش از من نخفته،

و در دل قصد آسیب رسانی به من را دارد ،

و تلخابه مرارت خود را به کامم افشاند،

پس تو ـ ای معبود من ـ

... به یاری‌ام آغاز کردی، و پشتم را به نیرویت محکم ساختی...

پس من تو را ندا دادم ـ ای معبود من! ـ

در حالی از تو فریادرسی خواستم، که به سرعت اجابتت اطمینان داشتم،

و می‌دانستم که هر کس در سایه حمایت تو جا گرفت ستم‌زده نمی‌شود،

و هر کس به پناهگاه انتقام تو ملتجی شد، نمی‌هراسد.

پس تو مرا به قدرت خود از شدّت او محفوظ داشتی...

خدایا، پس به وسیله مقام والای محمّدی (ص) و درجۀ درخشان علوی به تو تقرّب می‌جویم،

و به واسطه آن دو به سویت رو می‌آورم؛ که مرا از شرّ آنچه از آن به تو پناه برده می‌شود، پناه دهی،

زیرا که این کار، تو را در برابر قدرتت دچار سختی نمی‌سازد.

و تو بر هر چیز قدرت بی‌پایان داری...»

--------------------------------------------------------------------------------------------
فراز هایی از دعای چهل و نهم صحیفه سجادیه
صحیفه تنها یک کتاب دعا نیست! صحیفه چراغ راه است

صحیفه قرار است به ما رسم زندگی کردن، بیاموزد

قرار است ما را از پرتگاه های هولناک عبور دهد

۱ نظر ۵۰۴ بازدید موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۳ فروردين ۹۶ ، ۰۱:۴۳