رجعت صدر

روزشمار بازگشت امام موسی صدر

رجعت صدر

روزشمار بازگشت امام موسی صدر

رجعت صدر

همه روزهایی را که نبوده ای می شمارند،
من روزهایی که به بازگشتت مانده...

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
حاشیه نوشت:
هرگونه کپی برداری و نشر مطالب این وبلاگ
در راستای آشنایی با سیره و نشر افکار
امام موسی صدر(أعاده الله)
آزاد و موجب امتنان است!

آخرین نظرات
پیوندهای روزانه
پیوندها

۴ مطلب در بهمن ۱۳۹۶ ثبت شده است

یا ذَالآلآءِ وَ النـَّعمآء
ای صاحب کاملترین برکات و نعمت ها


امام موسی صدر و جلال الدین فارسیفقط همین چند جمله را ... از کتاب عزت شیعه این جا نوشته ام...
نه برای این که بفهمیم جلال الدین فارسی کیست؟ و این همه دشمنی اش از برای چیست؟
فقط برای این که حقیقت وجود امام موسی صدر را بهتر بشناسیم....
بدانیم امام موسای صدر کیست؟ و این همه لطف و رحمتش برای چیست؟

"جلال الدین فارسی وقتی به اینجا آمد، در یک جریانی دستگیر و به امن تحویل شد. بعد از دو سه روز، دیدیم که امام موسی صدر از بیروت آمده و می‌گوید:

«یکی از دوستان ما این‌جا گرفتار شده است، من آمده ام او را آزاد کنم.»

ابووائل گفت؛ امام موسی صدر به ضمانت خودش جلال الدین فارسی را آزاد کرد و رفت."

از خاطرات استاد سید مهدی حائری به نقل از ابووائل از مسئولان وقت اطلاعات سوریه؛ کتاب عزت شیعه، دفتر دوم. دکتر محسن کمالیان
-------------------------------------------------------------------------------------------

#سبک_زندگی: دوستان را کجا کنی محروم؟ تو که بر دشمنان نظر داری.
اقیانوس آرام امام موسی صدر را به عفو و گذشت بشناسیم...
که نه برای دشمن، لااقل با دوستانمان بخشنده تر و مهربان تر رفتار کنیم...

لینک ها مرتبط:

حکم بازگرداندن جلال الدین فارسی به ایران چگونه باطل شد؟

«الان هم اگر یک خار در پای جلال برود، آرام نخواهم بود.»

۰ نظر ۴۳۳ بازدید موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۰ بهمن ۹۶ ، ۲۲:۰۵

یا ذَالجودِ وَ السَّخآء
ای صاحب کرامت و سخاوت


دنیا یک حرم بزرگ است!
که همه چیزش وقف آستان بزرگی است و هیچ چیزش مال ما نیست!

از همان آستانۀ در که سلام می دهیم و اذن دخول میگیریم... از جلوخان و رواق ها که می گذریم و وارد صحن می شویم و... می گردیم به دنبال یک جای دنج و خلوت... جایی که پیدا می کنیم...  مال ما نیست...

مثل خانه و اتاقی که آن ها هم مال ما نیست... چهل چراغ ها، آینه کاری ها، کاشی ها، مقرنس ها، قندیل ها...همه زیبا هستند، ولی مال ما نیستند.

دور و برمان آدم هایی هستند، گرچه خوب و مهربان و دلسوز... ولی نه آمدن و رفتن آن ها دست ما است... نه آمدن و رفتن خودمان...
هر لحظه منتظریم که خادمی بیاید و از رواق دارالإجابه بلندمان کند و هدایتمان کند به گوشۀ دیگری...صحن دیگری... اصلا امامزاده دیگری.
یک مهر کوچک برمیداریم که مال خودمان نیست، مال صاحب حرم است... قرآن و زیارت نامه و مفاتیح که آنها هم وقف حرمند.

این حرم بزرگدر این دنیا... این حرم بزرگ... گاهی... فقط به اندازه خواندن یک زیارت نامه و دو رکعت نماز تحیّت فرصت هست که اگر قدر ندانیم می گذرد.
در این دنیا هیچ چیزی دست ما نیست... هیچ چیزی مثل روز اولش نیست... هیچ چیزی و هیچ کسی برای همیشه در آن ماندنی نیست.
 و ما مجبوریم همان قدر که دل بستن به ضریح و مناره و پنجره فولاد و بیرق سبز گنبد را یاد می گیریم، دل کندن را هم بلد باشیم، وگرنه نفس کشیدن در این حرم، شدنی نیست.
----------------------------------------------------------------------------------------------------
حدیث نفس های یک روز عرفه در رواق دارالاجابه- حریم عبدالعظیم حسنی

مطلب مرتبط:

موجیم و وصل ما...

۰ نظر ۴۸۵ بازدید موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۸ بهمن ۹۶ ، ۱۲:۰۳

یا ذالعــِزِّ و البَقاء
ای صاحب عزت و بقاء


آن روز را شاید هیچ کس به خاطر نداشته باشد

ساعت 6 و 30 دقیقه بامداد 18 آذرماه 1360

هواپیمای مسافربری بویینگ 727 لیبی، که از روز گذشته رم و بیروت را با جنجال بین المللی رو به رو کرده بود، روی باند فرودگاه مهرآباد تهران نشست.

فرمانده هواپیماربایان که در پیامی رادیویی در صدای لبنان، خود را حمزه معرفی کرده بود...
نجیبانه و بی ادعا تنها چهار درخواست در تهران مطرح کرد:

- به ما و مسافران غذا بدهید.

- جریان ربوده شدن امام صدر را مجددا برای امام خمینی شرح بدهید.

- هیئتی برای آزادی امام موسی صدر تشکیل بدهید.

- به ما اجازه بدهید یک پیام به ملت ایران بدهیم.

همین...

همه ی خواسته ی یک هواپیما ربا همین بود....آزادی امام موسی صدر!

عقل حمیهعقل سلمان حمیة، جوان 27ساله لبنانی، فرمانده أمل، به خاطر آزادی امامش... بازپس گیری عزت شیعه ...

اسارت و شهادت را به جان خرید، تا بتواند یک بار دیگر امام محرومان را ببیند و صدایش را بشنود.

به همین ترتیب رکورد هواپیماربایی دنیا با ربودن 6 هواپیما که همه مبدا یا مقصدی به یکی از کشورهای لبنان، ایران، ایتالیا، لیبی یا اردن داشتند، به خاطر آزادی امام محرومان شکست؛ گروه هفت نفرۀ جوانان أمل، هواپیماها را می ربودند، به کشورهای مختلف پرواز می کردند، پیام مظلومیت امام اسیر شیعیان را در گوش خوابزدگان فریاد می کردند و ... بعد...

بی آن که به مسافران و کادر پروازی صدمه ای وارد کنند، همه را آزاد و خود را تسلیم می کردند...
تا به قذافی و همۀ گروگان گیران عالم بگویند؛ رسم جوانمردی و ایمان و مقاومت را چگونه از امام خود آموخته اند؟

که:  «آزادی جز به آزادی پاس داشته نمی شود.»
که اگر امامشان در اسارت است، آن ها نیز بند و زندان را به آزادی ترجیح می دهند.
---------------------------------------------------

دیروز...
فرمانده قهرمان أمل،
همان که در نبرد طیبه و شلعبون پا به پای چمران در جنوب لبنان مبارزه کرده بود....
همان که نام فرزندش را چمران گذاشته بود تا مردم لبنان او را ابوشمران بنامند...
همان که چمران را حتی در مرزهای ایران و عراق تنها رها نکرد...کسی که از دهلاویه تا فاو قدم به قدم با او برای دفاع از مردم جنوب ایران جنگید...
همان که در برابر حمله اسرائیل پایمردانه ایستاد، تا جنوب لبنان را از غاصبان پس بگیرد...

همان که با آخرین نفس هایش... آخرین تلاش هایش را برای آزادی امام صدر انجام داد و فرزند قذافی را تحویل دادگاه لبنان داد...
همان که آخرین سال های عمرش را، در عرسال برای دفاع از مرزهای لبنان در برابر تکفیری ها سپری کرد...

پاسدار امام خمینی در نوفل لوشاتوی پاریس...
با سابقه درخشان جهاد و مبارزه
در صبح دوازدهم بهمن ماه؛ در چهلمین سالروز فرود هواپیمای امام در فرودگاه مهرآباد...پرواز کرد و آسمانی شد.
پیکرش در خاک بقاع لبنان بعد از چهل سال مجاهدت خستگی ناپذیر و بی وقفه برای آزادی امام موسی صدر آرام گرفت،

نامش با همه گمنامی جاودانه شد... تا؛

دوباره در گوش ما فریاد بزند:

#برای_آزادی_او_چه_کرده_اید؟

عقل حمیه

مطلب مرتبط (عربی):
عقل حمية يوارى في الثرى وقد عزّ عليه قلة الوفاء: از شيخ عباس الجوهری

۱ نظر ۵۲۲ بازدید موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۴ بهمن ۹۶ ، ۰۰:۳۳

یا ذالفصـلِ والقـَضاء
ای صاحب دادرسی و داوری


ابوریحان بیرونی در التّفهیم فرموده اند: «چون خط را نهایت باشد نهایت او نقطه بود.
و بدان که نقطه را نه طول است و نه عرض و نه عمق... و او نهایت همه نهایت‌هاست.
اما سطح راست، کوتاهترین سطح است اندر میان دو خط که نهایت اویند و خط راست، کوتاهترین خط است میان دو نقطه که نهایت اویند.»

و به ما عمری هندسۀ اقلیدسی یاد دادند که اثبات کنند: «کوتاهترین فاصلۀ میان دو نقطه یک خط است...»
حال عده ای پیدا شده اند که می گویند با احتساب زمان، کوتاهترین فاصلۀ میان دو نقطه یک منحنی است!!!! چرا که بر اساس "هندسۀ نا اقلیدسی ریمانی"  فاصلۀ میان دو نقطه دایرۀ عظیمه ای است و کوتاهترین فاصله، کمانی است که از دو نقطه بگذرد.

به نظر می رسد که مشکل از فاصله و زمان نیست! مشکل از تعریف متفاوت میان "نقطه" و "خط" و "راست" است!

عجیب است که ما، انسان های روی این کرۀ خاکی هنوز در ساده ترین مفهومات بشری دچار اختلاف و سوء تفاهمیم !

دیگر خودت تا آخر این خط را بخوان:(

الهی!

تقدیر ما را بر صراط مستقیم قرار ده!

صراط مستقیم

۰ نظر ۴۹۸ بازدید موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۶ بهمن ۹۶ ، ۱۲:۳۹