آن آب حیات ...
یا باعث البرایا
قم یا مشهد فرقی نمی کرد...
دهۀ اول محرم، در حیاط منزلشان خیمه ی روضه ی اباعبدالله ع برپا بود.
بعد از نماز مغرب و عشا ...
حضرت آیت الله...
با لباس مرتب و عبا و عمامه میایستادند در آستانه ی در تا به استقبال میهمانان بروند.
وقتی منبر و روضه شروع میشد روی همان پله ها می نشستند.
شب عاشورا و شب یازدهم در مشهد خودشان منبر میرفتند و روضه می خواندند.
روی پله سوم یا چهارم منبر میایستادند ... عمامه را زمین میگذاشتند... آستینهایشان را بالا میزدند و با حالت عزا و پریشانی، مصائب حضرت امام حسین (ع) را میگفتند و خودشان هم همراه عزاداران گریه میکردند....
بعد از روضه؛ باز ... میایستادند در آستانه ی در تا افراد را مشایعت کنند.
این ها برداشتی از خاطره ی روضه خوانی های آیت الله سیدصدرالدین صدر به روایت طاهره خانم صدر -یکی از هفت خواهر امام- از خانه ای است که امام موسی صدر در آن رشد کرده و بالیده اند.
اشارتی کوچک از این که بدانیم: آب حیات روضه ی حسین علیه السلام با انسان ها چه می کند؟
مطالب مرتبط: پدر بودن حسین(ع)
------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
دعانوشت: ای برانگیزاننده مردمان! این آب حیات را از ما دریغ مدار.