رجعت صدر

روزشمار بازگشت امام موسی صدر

رجعت صدر

روزشمار بازگشت امام موسی صدر

رجعت صدر

همه روزهایی را که نبوده ای می شمارند،
من روزهایی که به بازگشتت مانده...

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
حاشیه نوشت:
هرگونه کپی برداری و نشر مطالب این وبلاگ
در راستای آشنایی با سیره و نشر افکار
امام موسی صدر(أعاده الله)
آزاد و موجب امتنان است!

آخرین نظرات
پیوندهای روزانه
پیوندها

باسمک یا سلطان


گویا این جراحت عظیم تشیع، خیال آرام و قرار گرفتن ندارد، بر هر زخمی که مرهم می گذاریم، بر هر دردی که صبر پیشه می کنیم، از زخمی دیگر، عمیق تر و پردردتر! خون به آسمان می پاشد، رنجی به رنج های مسلمین می افزاید:
یمن و عراق و بحرین، سوریه و فلسطین، پاکستان و هند و میانمار، کشمیر و پاراچنار ...
و بعد از فاجعه منا...این بار زخم هایمان به کشتار بی امان شیعیان در نیجریه خونین تر شد....
و یادم آورد که؛ چقدر امام موسی صدر به شیعیان و مهاجران محروم نیجریه دلبسته اند!

و لا یوم کیومک یا اباعبدالله!

و من اینجا ..روز شهادت امام جوان و مظلوم شیعه، پشت رایانه نشسته ام و لاطائلات به هم می بافم...
و به امروزی فکر می کنم که شهید سمیر القنطار ِدرزی در شهادت از ما بچه شیعه های دوازده امامی سبقت گرفت و خدایی شد!...
که اگر بنا باشد فردایی که سالروز امامت امام الغایب است، چشمانمان به جمال بی مثالشان روشن شود، من ِ سرتا پا گناهِ بی کفایت شرمسار، که حتی یک خراش کوچک از این همه زخم، سهمم نشده با چه رویی مقابلشان بایستم و در چشمانشان نگاه کنم و بگویم: من هم شیعه ام!

تقویم ورق می خورد و تاریخ سرخ تشیع تکرار می شود...و ما درمانده و عاجز، با دستان خالی و کوله باری سنگین از گناه،  تنها نظاره گر این فجایع ایم....
سکوت در برابر ظلم عظیمی که در این سی و هشت سال بر عزت شیعه رفت،
حالا کار را به جایی رسانده که دشمنان اسلام، این بار نه پنهانی و در خفا، که وقیحانه ...
پر مدعا و طلبکارانه، رهبرانمان را از جای جای جهان می ربایند و زخمی و خونین! به زنجیر اسارت می کشند و به هیچ بنی بشری هم پاسخگو نیستند...
یک روز شیخ باقر النمر، یک روز شیخ علی سلمان...و این بار نوبت به شیخ ابراهیم زکزاکی و قتل عام شیعیان مظلوم نیجریه رسیده

این شب ها در فکر «أمّن یجیب» های غریبانه ام....به اشک هایی که در غربت ریخته می شود...

به این که اگر این روزهای پر خون ما اضطرار نیست...پس اضطرار چیست؟
کارد به استخوان رسیدن چیست؟ «متی نصر الله» هایمان چرا به آسمان نمی رسد؟ کجا است فغان «أین الحسن و أین الحسین» هایمان؟ کو اشک هایمان؟ ناله هایمان؟

که اگر امروز حضرت بقیة الله الأعظم(أرواحنا فداه)، تنهاتر و غریبتر از همیشه، بی یار و یاورتر از همیشه، در اضطرار این روزهای تلخ، "في العـَین قذی و في الحـَلق شجا" در چاه ظلمانی این عالم، اشک فرو میریزند و بغض فرو می دهند، گنه از ماست!

------------------------------------------------------------------------------------------
سلام حضرت باران! در میان اشک هایی که به آسمان بیکران پل زده...
برای این کویرِ سوختۀ تفتیدۀ ترک خوردۀ بی نصیب از رحمت، هم
 دعایی کنید! آسمان خاکستری شهرمان بی باران است!

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی