هر کس را روزنه ای است به سوی خــــــــدا!
یا سیّد السّادات
... می گویم: «تو خوشبختی. علی خوشبخت است! منصور خوشبخت بود.
موســــی هم خوشبخت بود.»
سایه دوباره می خندد و می گوید: «دربارۀ موسی کاملاً حق با تو ست. کسی که خداوند در بیست سورۀ قرآن درباره اش حرف زده باشه و صـد و سی و شـش بار اسمش رو تلفظ کرده باشه، حتماً آدم خوش بختیه.
کسی که به قول خودت تنها انسانی است که صدایِ خدا رو شنیده، حتماً خوشبخته.»
...
احساس احمقانه ای دارم. دلم می خواهد شبی هم من و سایه در بیابانِ سرد و تاریک گم و گور شویم.
-----------------------------------------------------------------------------------------
فصل یازدهم از کتاب "روی ماه خداوند را ببوس" اثر مصطفی مستور
نجوا نوشت: از همین احساسات احمقانه که من هم دارم! اگر دربیابان گم شوم.... آه که چه حالی دارد، وقتی به دنبال آتش می گردی، ناگهان خــــدا را بیابی! .... انگار این گم شدن ها و تنها شدن ها و پیدا کردن ها، سرنوشت همه موساها ست....
و موسی چه قــــــــــــــــدر خوشبخت است!
رمضانیـــّه: و إنّی أجـــِدُ سُبُل المَطالب إلیکَ مُشرعة.... و مناهِـل الرّجاء لدَیکِ مُترعة....
دارم می بینم خــــدا! می بینم راه های "درد دل کردن" پیش تو چقدر باز است! می بینم دیدگان امیدوار به تو چقدر پر اشکند! می بینم کمک خواستن از تو برای دل پر آرزوی من، چقدر آسان است! می بینم که دروازه های دعا برای فریادخواهان چقدر گشوده است!
و می دانم! می دانم که تو در جایگاه اجابتی تا امیدم را نا امید نکنی! تا پناه پریشانی های دلم باشی!
بیا و ببین! این دل پاره پاره دیگر توانی برای راکت ها و موشک های دشمنت ندارد!