رجعت صدر

روزشمار بازگشت امام موسی صدر

رجعت صدر

روزشمار بازگشت امام موسی صدر

رجعت صدر

همه روزهایی را که نبوده ای می شمارند،
من روزهایی که به بازگشتت مانده...

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
حاشیه نوشت:
هرگونه کپی برداری و نشر مطالب این وبلاگ
در راستای آشنایی با سیره و نشر افکار
امام موسی صدر(أعاده الله)
آزاد و موجب امتنان است!

آخرین نظرات
پیوندهای روزانه
پیوندها

آقای من! تبسم تو فرق می کند!

پنجشنبه, ۱۱ تیر ۱۳۹۴، ۰۳:۱۳ ب.ظ

باسمِکَ یا علیم


قالَ الإمامُ الْحَسَنُ الْمُجتبی سلام الله علیه: «إنّ هذَا الْقُرْآنَ فیهِ مَصابیحُ النُّورِ وَشِفاءُ الصُّدُور »
(بحارالأنوار، ج 75، ص 111)
فرمود: همانا در این قرآن چراغ های هدایت به سوی نور و سعادت موجود است و این قرآن شفای دل ها و سینه ها است.

قالَ الإمامُ الْحَسَنُ الْمُجتبی سلام الله علیه:«إنَّ اللّهَ جَعَلَ شَهْرَ رَمَضانَ مِضْماراً لِخَلْقِهِ، فَیَسْتَبِقُونَ فیهِ بِطاعَتِهِ إِلی مَرْضاتِهِ، فَسَبَقَ قَوْمٌ فَفَازُوا، وَقَصَّرَ آخَرُونَ فَخابُوا.»
من لا یحضره الفقیه، ج 1، ص 511، ح 1479
فرمود: خداوند متعال ماه رمضان را برای بندگان خود میدان مسابقه قرار داد. پس عدّه ای در آن ماه با اطاعت و عبادت به سعادت و خوشنودی الهی از یکدیگر سبقت خواهند گرفت و گروهی از روی بی توجّهی و سهل انگاری خسارت و ضرر می نمایند.

قالَ الإمامُ الْحَسَنُ الْمُجتبی سلام الله علیه: «مَنْ أکْثَرَ مُجالِسَة الْعُلَماءِ أطْلَقَ عِقالَ لِسانِهِ، وَ فَتَقَ مَراتِقَ ذِهْنِهِ، وَ سَرَّ ما وَجَدَ مِنَ الزِّیادَةِ فی نَفْسِهِ، وَکانَتْ لَهُ وَلایَةٌ لِما یَعْلَمُ، وَ إفادَةٌ لِما تَعَلَّمَ.»

إحقاق الحقّ، ج 11، ص 238
فرمود: هر که با علماء بسیار مجالست نماید، سخنش و بیانش در بیان حقایق آزاد و روشن خواهد شد، و ذهن و اندیشه اش باز و توسعه می یابد و بر معلوماتش افزوده می گردد و به سادگی می تواند دیگران را هدایت نماید.

 ------------------------------------------------------

امام موسی صدر-
معهد الدراسات الاسلامیه، واقع در صور؛ گرامیداشت ولادت امام حسن سلام الله علیه:

«از میان امامان، درحالی‌که همۀ ایشان نوری واحدند، اگر هر کدام از آن‌ها، در جایگاه امام حسن بودند، در عمل همان کار، و همان خط مشی را پی می‌گرفتند، که امام حسن سلام الله علیه نقشش، به عبارت دقیق‌تر، میان ائمه، نقش از خودگذشتگی و نقش سرباز گمنام است!»

-------------------------------------------------------------------------------------

باید چشم ها را بست و خیال کرد؛
یک صحن مرمرین ...حوض کاشی پر آب ... رواق های فیروزه ای ... یک گنبد سپید ....
توق و ماهرخش را خیال کرد...
در زیر آسمانه اش یک ضریح شیشه ای زیبا...
باید مناره ها را خیال کرد؛
مأذنه های "أشهد أنّ علیّاً ولیّ الله"....
فکری به حال شبستان کرد ... فکری برای جلوخان کرد:

باب السجّاد(ع)، باب الباقر(ع)، باب الصّادق(ع) و ایوان...

باید پرچم های یا حسن(ع) را خیال کرد؟!

---------------------------------------------------------------------------------------------

 قرص ماه رمضان که کامل می شود، برکت تو که بر سفره های افطار می ریزد،
کاممان که به یا حسن شیرین می شود،

کاش های، کاشی فیروزه ای دلمان هم رنگ دیگری می گیرد:

ای من هماره مسکین ِ آستان ِ تو! :
- کاش مسکین بودم و تو همسفره ام بودی.
- کاش غریب بودم و مهمان خانه تو می شدم.

- کاش هم پای تو می شدم و کاروان دلم را با تو به حج می فرستادم.

- کاش روغن فروش بودم و روغنم را با دعای تو عوض می کردم... چه فرزند صالحی شود، آن که تو برای هدایتش دعا کرده باشی...
و چه خوشبخت است پدری که مژدۀ چنین فرزندی را از لبان شما بشنود!

- کاش کنیز بودم و شاخه گلم را با آزادی عوض می کردم...چه سعادتمند است آن که آزاد شدۀ دست تو باشد!

در این گرمای بی امان ِ ظهر تابستان!

کاش ...

لااقل سایه بانت می شدم...
کاش به اندازۀ یک سایه بان، شیعه ات می شدم!

اصلاً کاش سایه می شدم! ؟....

تنها به اندازۀ همین چتر رها شده در بیابان!

نه! سایه ...سایه بان تو شدن فرق می کند!

----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

دعانوشت: ای که بهترین ها را روزیمان کرده ای! "قال الحسن (ع)" هایمان را زیاد کن!

عنوان نوشت: بیتی برگزیده از غزل "سید محمد رضا شرافت" تا هنوز... و عشقی زلال

نظرات  (۱)

۱۳ تیر ۹۴ ، ۰۶:۱۸ آیات نورانی
سلام،
نیمه ی شهر خدا ایستاده ای،
ما آمدیم، آغوش باز کن؛
پادشاه کرامت..!
پاسخ:

ای در هوای پاک نگاهت سلامها

نامت نداشت سابقه ای بین نامها

 

ماهی قلب کوچک ما را گرفته ای

در موج دست آبی خود صبح و شامها

 

ای هیبت بهار خدا ، سیر می شوند....

....از عطر سفره های حضورت مشام ها

 

سائل به حکم واجب عینی است بی گمان

وقتی گدا به چشم تو دارد مقامها

 

بیرون بیا و چشم مرا هم قدم بزن

همسفره ی فروتن جمع غلامها

 

در کوچه ات کسی به کسی جا نمی دهد

مکثی بکن به اشتیاق چنین ازدحامها

 

هر کس که خورد زخم ترا می کند حرام

تلخی منت همه التیامها

 

یک روز سرنوشت تو سر زد به کوچه ای

خالی ز رنگ و بوی همه احترامها

 

یک روز سرنوشت تو آمد به کوچه ای

با مادرت شبیه گلی زیر گامها

 

خونین جگر شدی و همه حرف بودنت

زد یادگار تا به ابد روی جامها

 

تنها ترین غریبترین مهربانترین

این است سرنوشت تمام امامها

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی