چه کنم من؟ که ز رنگش پیدا ست...
باسمِکَ يَا سَامِعُ
به نام تو؛ ای شنونده!
عکس ها شاید خیلی اندک...
شاید خیلی رنگ پریده و بی رمق از گذر زمان...
شاید بسیار قدیمی...
اما یک حرف هایی را همیشه فریاد می زنند...
فریاد می زنند؛
برآشفتگی، نامرتبی و رنگ پریدگی امامی را از رنج مردمی که در یک جنگ داخلی خانمان برانداز
برادرکشی به راه انداخته اند و خون عزیزانشان را می ریزند.
عبای خاکی نصفه و نیمه ای بر دوش کشیده!!
عمامه ای که بی دقت و با عجله پیچیده...
قامت خمیده...
رنگ رخسار پریده...
چشمهای گود رفته...
هر وقت این نشانه ها را
در عکس امامی که به آراستگی ظاهر و لباس خود مقید است... دیدید؛
شک نکنید که این تصویر در دوره جنگ داخلی لبنان گرفته شده!
این که از ظاهر باشد، دیگر ببینید
دو سال جنگ و کشتارِ بی امانِ قومی با دلش چه کرده است؟!
----------------------------------------------------------------------------
عنوان نوشت: غزل "سخن دل" از حضرت امام خمینی (ره)