قطار شهادت
یا من هو سریع الحساب
به یاد می آورم که روزی همراه با جمعی از برادران فلسطینی مان در مصر بودیم، بر سر سفره نشسته بودیم که یکی از جوانان در بین غذا خوردن برخاست.
و گفت: «خداحافظ!»
و حاضران پاسخ دادند: «به سلامت!»
هیچ صدای ناله یا خداحافظی بلند نشد، نه از زنان و نه از مردان.
از آنان پرسیدم: «به کجا می رود؟»
گفتند: «به جبهه!»
تعجب کردم. هیچ بدرقه ای نمی کنید؟
گفتند: «نسل هایمان را بهای آزادی قدس قرار داده ایم و آن کسی که نسلش را و خودش را در راه آزادی امّتش وقف کرده باشد، پیروز می گردد.»
این همان معیاری است که حسین به ما می آموزد!
حسین(ع) می گوید که یزید هر چه بزرگ باشد و سپاهش هر چه عظیم باشد و هر اندازه عوام فریبی اش گسترده و دامنه دار باشد و هر میزان که افکارش جهنّمی و وسیع باشد، فداکاری را در میدان بیاور تا همچون دسته های ملخ پراکنده شوند و از تو فرار کنند.
----------------------------------------------------------------------------------------------
* سفر شهادت...سخنرانی امام موسی صدر- اول شباط 1974-
مرهم نوشت:
«بَلْ نَقْذِفُ بِالْحَقِّ عَلَى الْبَاطِلِ فَيَدْمَغُهُ فَإِذَا هُوَ زَاهِقٌ ...»
بلكه حق را بر باطل فرو می کوبیم، پس آن را در هم می شكند و به ناگاه نابود می گردد.
سورۀ مبارکه انبیاء –آیۀ شریفۀ 18
در ادامه:
متن وصیت نامه شهید هفده ساله فلسطینی-محمد فتحی فرحات
به نام خداوند بخشایندۀ بخشایشگر
«از ميان مؤمنان مردانی هستند؛ كه به آنچه با خدا عهد بستند، صادقانه وفا كردند، برخى از آنان به شهادت رسيدند و برخى از آنها در انتظارند و [هرگز عقيده خود را] تبديل نكردند..»
روزی از روزها مهندس یحیی عیاش1 می گفت: «انسان آزاده باید کشته شدنی را انتخاب کند که دوست دارد با آن خداوند را ملاقات کند، زیرا پایان انسان تا زمانی که تقدیر خداوند جاری است، ناگزیر فرا خواهد رسید.»
سفر قطار مهاجران(الی الله) از محراب آغاز می شود...سپس عمل ادامه می یابد...از مساجد و منابر...و قطار به سوی فلسطین حرکت می کند. سوخت آن خون است و مسافری بزرگ بر آن سوار است...پرچم برافراشته ای در دست دارد که «لا إله إلا الله، محمد رسول الله» آن را زینت بخشیده است و با خون بر آن نوشته شده: «گردان های شهید عزالدین قسام»
قطار بر ریل حرکت می کند و مسافر سربلند و استوار به سفرش ادامه می دهد...مسافران بیشتر می شوند...تعدادشان زیاد است، سوخت قطار، بر جوش و خروششان می افزاید و بی وقفه تمام مرزها را در می نوردد...بازار رقابت برای افزودن سوخت قطار گرم است، و سوخت دادن(خون دادن) روش های گوناگونی دارد، پیشروی قطار بر خشنودی دل ها و جان ها می افزاید.
سپاس از آن خداوند جهانیان است و درود و سلام بر امام مجاهدان و پیروان آنان تا روز قیامت...
اما بعد:
به خانواده...برادران و دوستانم....همان ها که در نظر من امید جهان فروزانند...به بزرگان تعهد و التزام راستین....به تمام متعهدین به رغم کثرت افراط گرایان....به قهرمانان آینده این دین...به قهرمانان حق و قدرت و آزادی....
من در حالی این نامه را می نویسم که در سنگر جهاد و مقاومت در میان گلوله و بمب ها هستم. مسلسلم در کنارم قرار گرفته و آماده مبارزه است...در اشتیاق بریدن سرهای یهودیان و یاوران آن ها است.
من در میان این حوادث و این خطرات، شما را به یاد می آورم...که در روزهای گذشته در کنارم بودید و با خود می گویم چه کسی از شما، پس از من...مسلسلم را بر می دارد و بمب ها را پرتاب می کند و با یورش به شهرک ها خود را منفجر می کند؟
چه کسی از شما دنیا را پست شمرده و روحش برای در آغوش گرفتن شهادت بی تاب شده، تا من رمز جهاد را نزد او به ودیعت بگذارم؟
با خود می گویم چه کسی در میان این دوستان جانشین(وسام فرحات، رائد حلاق، محمود دخان) می شود؟ چه کسی مرا به یاد خواهد آورد و شب را در آرزوی جهاد...اندیشیدن برای یافتن راهی برای کشتن یهودیان و دنباله های خائنشان ....صبح خواهد کرد؟ چه کسی پرچم عز الدین قسام را برخواهد افراشت؟ همانطور که برادران ما در زمان حاکمیت ذلت و ننگ، آن را به اهتزاز در آوردند.
دوستان من! اولین گام در راه جهاد، تقیّد به آموزه های قرآن و پیروی از راه و روش حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم است. و دومین گام جهاد، آن است که هر شب در اوضاع کشور و مردم اندیشه کنید و پس از آن خود را برای ملاقات با گلوله ها و بمب ها و موشک ها آماده کنید تا به شهادت یا پیروزی دست یابید. این ها، اقدامات و گام های ما در سنگر عز الدین قسام است. حال شما، آیا آرزوی این ها را دارید، تا شروع به کار کنید و این راه را آغاز نمایید و آماده شوید تا به برادرانتان بپیوندید؟ آنان که دنیا در نظرشان خوار و حقیر بود و آن را به رضای خداوند و بهشت برین و حوض کوثر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فروختند.
برادران من...دوستان من! مردم ادعا می کنند که از آتش می ترسند اما برای آن کار می کنند و ادعا می کنند که بهشت را دوست دارند، اما از آن دور می شوند. کسی که از کتاب خدا دور شود خیلی چیزها را از دست خواهد داد. شما به آن فریب ها و انحرافات کم مایه که در نزد خدا هیچ ارزشی ندارد نگاه نکنید! شما در میان فتنه ها و تمایلات قرار دارید و من، خواسته و تمایلم بهشت است. من آن را انتخاب کرده ام و قرارداد تجاری سودآوری منعقد کرده ام و آن بهشت است.
| مرا ببخشید که در انتقام گرفتن از خائنان تأخیر کردم، شما را از دور شدن از کتاب خدا بر حذر می دارم. چه بسا مردمانی که خدا را فراموش کردند و او هم کاری کرد که آنان خود را فراموش کردند. |
من به خواست خداوند در نزد پروردگارم و در بهشت او، نزد(عزالدین قسام، عبد الله عزام، عماد عقل، یحیی عیاش، عوض سلمی، محمود ابوهنود، حسن عباسی، اسامه حلس، بلال الغول) خواهم بود.
برادران و دوستان من، زندگی در جوار خداوند متعال برتر از هر زندگی است...آن زندگی که طاغوت های متکبر بر آن مسلط اند، بدترین زندگی است.
به خدا...زندگی در جوار خدا...شهادتی بی منتها است و پایان ناپذیر...محبوب به محبوب نمی رسد مگر آن که آواره یا شهید گردد.
ای فرزندان تشکّل اسلامی! ای فرزندان حماس! ای فرزندان مساجد! به ویژه مسجد «اصلاح»! شما فرزندان اسلام، فریادی شجاعانه بر ضد تمام مفاهیم خواهید بود تا امت را از خواب عمیق خود بیدار کنید، شما گلوله و سلاحی خواهید بود که با اشغالگران و یاران آن ها می جنگد!
برادران و دوستان من! زندگی در سایه دین اسلام، به من آموخت که این زندگی دنیایی، موقتی است و پس از آن مرگ و تلخی فرا می رسد.... چه بسیار زنده ای که بدون رسیدن به خواسته هایش زندگی را وداع می کند، به رغم دادن مال و جان و تمام ارزش های مادی خود، به مطلوبش نمی رسد. دنیا بسیار فریبنده و اغواگر است. اگر دامنگیر شود در خود فرو می برد و اگر بپوشاند کم می کند!
چه بسیار پادشاهانی که نام و نشانی بر هم زدند، اما چون خواستند به بزرگی و بلند مرتبگی برسند، دار دنیا را وداع گفتند.
اما آخرت، حیات و زندگی مؤمن، لذتی ماندگار است و در آن هیچ لغو و بیهودگی نیست. در بهشت هر آن چه که نفس انسان دوست دارد، چشم از آن لذت می برد و هر آن چه که هیچ چشم ندیده و هیچ گوشی نشنیده...به دل هیچ بشری خطور نکرده وجود دارد.
|
برادران و دوستان من! راه دعوت به سوی خداوند، یک درجه افتخاری و یا چمدانی وزارتی، یا شغلی حکومتی نیست! راهی پر از خطرات و ناگواری ها است، که تکلیف در آن سنگین است و دعوت کننده به راه خدا باید برای خود توشه ای برگیرد، که سفر، سفری طولانی و عاقبت و پایان آن سنگین و پر مشقت است، اما چنین عاقبتی بهترین راه است و انتهای آن بهشت است! برادران دوستان من! نماز جماعت صبح، محل اجتماع مردان و مخلصین و عنوان مجاهدان و خیری بزرگ است که هیچ چیزی با آن برابری نمی کند، در اهمیت آن همین بس که برپا کننده آن در کنف حمایت خداوند قرار دارد. نماز شب، مدرسه نسل ها و گردآورنده مردان و ویژگی مجاهدان و نشان پیروزمندان و عادت صالحان است. |
من از حکومت خودگردان فلسطین و در رأس آن دستگاه های امنیتی می خواهم، مجاهدانی را که خواب راحت را از دشمن گرفته اند، تحت پیگرد قرار ندهند و از حمایت از شهرک نشینان صهیونیست دوری کنند تا مجاهدان به دشمن زهر تلخی بچشانند.
|
ای فرزندان حماس! ای فرزندان قسام! ای کسانی که خداوند شما را از میان مخلوقاتش برگزیده تا مشیت خود را به وسیله شما تحقق بخشد و به دست شما قدرت دین خود را بازگرداند و به وسیله شما، پرچم های دین را برافراشته سازد و توسط شما وعده هایی که درمورد نابودی موجودیت بنی صهیون داده عملی سازد، هر چه می توانید در راه او پایداری کنید! ای فرزندان حماس! ای فرزندان قسام! به سوی انسان های برگزیده پیش روید. |
برادران و دوستان من! شما را به تقوای خداند سبحان و اتحاد در برابر دشمنان سفارش می کنم. از تمام دوستان و برادران و همه کسانی که مرا می شناسند، آنان که به من سلام کرده اند...آنان که در حق شان خطایی کرده ام، می خواهم که مرا عفو کنند...و گذشت کنند و از خداوند بخواهند که ما را به رحمت خود بپذیرد و شهادت فی سبیل الله را نصیب ما گرداند....به پدر و مادرم صبر عطا فرماید.
سخن دیگری ندارم جز این که شهادتم را به شما تبریک بگویم. إن شاء الله
در پایان از لغزش ها به خداوند پناه می برم و از خداوند می خواهم که این عمل را از ما بپذیرد و آن را برای خود خالص گرداند.
جمعه، اول آذار 2002
برادر شما....شهیدی که زنده است(إن شاء الله)
ابوالقاسم
نص وصية الشهيد البطل محمد فتحي فرحات
الله أكبر... الله أكبر ... الله أكبر... الله أكبر... الله أكبر ... الله أكبر
بسم الله الرحمن الرحيم
(مِنَ الْمُؤْمِنِينَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضَى نَحْبَهُ وَمِنْهُمْ مَنْ يَنْتَظِرُ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِيلاً)
قال المهندس يحيى عياش في يوم من أيامه : (على الكريم أن يختار الميتة التي يحب أن يلقى الله ، فنهاية الإنسان لابد أن تأتي ما دام قدر الله نفذ ) .
من المحراب تبدأ رحلة المهاجرين ... ثم يكون تقدم العمل ... مساجد ومنابر وينطلق القطار وجهته فلسطين ... وقوده الدم يعتلي مسافر عملاق يرفع راية خفاقة يزينها (( لا إله إلا الله محمد رسول الله )) وبالدم كتبت ( كتائب الشهيد عز الدين القسام) والقطار يسير على السكة والمسافر شامخ .. معتد ... يتزايد المسافرون ... كثير عددهم ، الوقود يدفع حماس القطار يخترق كل الحدود ولا يتوقف ... وساحة التنافس لتزويد القطار بالوقود مشتعلة وأشكال التزويد متنوعة والتقدم يملأ النفس رضى .. الأفق يقين .
الحمد لله رب العالمين والصلاة والسلام على إمام المجاهدين وعلى من اتبعهم بإحسان إلى يوم الدين ... أما بعد :
إلى أهلي .. إخوتي.. أحبتي ... أمل الجهاد المتأجج في ناظري .. إلى عمالقة الالتزام الصادق .. إلى كل المتمسكين رغم كثرة المفرطين .. إلى أبطال مستقبل هذا الدين .. إلى فرسان الحق والقوة والحرية .. إلى رواد مسجد الإصلاح : إنني أكتب رسالتي وأنا في خندق الجهاد والمقاومة بين الرصاص والقنابل وبجانبي رشاشي ينتظر المعركة وهو مشتاق إلى خلع رؤوس اليهود وأعوان اليهود من بين الأحداث ، وهذه المخاطر تذكركم وأنتم تجلسون حولي في أيام قد خلت فقلت لنفسي : من فيهم يحمل الرشاش من بعدي ويلقي بالقنابل ويقتحم المستوطنات ويفجر نفسه ..؟؟ من فيهم هانت عليه الدنيا ورقت روحه وتألقت لمعانقة الشهادة ..؟؟ كي أخفي عنده سر الجهاد ، من فيهم يا ترى يرث (وسام فرحات- رائد الحلاق – محمد دخان ) من فيهم سوف يذكرني فلا ينام الليل يحلم في الجهاد ويظل يفكر كيف السبيل لقتل اليهود وأذنابهم الأوغاد ؟؟ من فيهم يرفع راية القسام عالية كما رفعها إخواننا في زمن الذل والعار ...
أحبتي .. إن أول خطوة في طريق الجهاد هي الالتزام بتعاليم القرآن والنهج على درب المصطفى صلى الله عليه و سلم ، وثاني خطوة في الجهاد ألا تنام الليل إلا وأنت تنظر في حال البلاد والعباد ومن بعد ذلك يبدأ الاستعداد ليوم اللقاء مع البنادق والقنابل والصواريخ لتكون الشهادة أو نصر ينزله رب العباد .. هذي خطانا في خنادق القسام .. فهل لكم أمنيات فتتقدموا كي تبدؤوا الطريق وتستعدوا كي تلحقوا بإخوان لكم هانت عليهم الدنيا وباعوها بما فيها كي يصلوا بثمنها إلى رضا الله وإلى جنات الفردوس الأعلى وإلى حوض النبي صلى الله عليه و سلم .
إخواني و أحبتي : أصبحت الناس تدعي أنها تخاف من النار وتعمل لها وتدعي بأنها تحب الجنة وتبتعد عنها ، إنه من يبعد عن كتاب الله سيخسر الكثير الكثير .. لا تنظروا إلى تلك الإغراءات البخيسة التي لا قيمة لها عند الله عز وجل فأنتم بين الفتن وحب الشهوات وأنا شهوتي الجنة فاخترتها .. عقدت صفقة في تجارة رابحة وهي الجنة وأرجو منكم السماح لتأخري في الانتقام من الخونة وأحذركم من البعد عن كتاب الله عز وجل فكم من أناس نسوا الله فأنساهم أنفسهم .. فأنا إن شاء الله عند ربي في جناته سأكون عند ( عز الدين القسام – عبد الله عزام – عماد عقل – يحيى عياش – عوض سلمي - محمود أبو هنود – حسن عباس – أسامة حلس – بلال الغول)
إخواني وأحبتي .. إن الحياة بجوار رب العزة لهي الأفضل خير من أي حياة .. والله إنها لبئس الحياة يتحكم بها الطغاة المستكبرون .. والله إنها لشهادة لا تنتهي .. لا تنتهي ولا يصل الحبيب إلى الحبيب إلا شريداً أو شهيداً.
يا أبناء الكتلة الإسلامية .. يا أبناء حماس ... يا رواد المساجد وخاصة مسجد الإصلاح أنتم أبناء الإسلام سوف تبقون الصوت الذي يصرخ بشجاعة في مواجهة كل المفاهيم لكي تستيقظ الأمة من نومها العميق وسوف تبقون أنتم الرصاصة والبندقية التي تقاتل المحتل وأعوانه .
إخواني وأحبتي .. علمتني الحياة في ظل الدعوة أن الحياة مؤقتة يعقبها الموت ويعكرها الفوت فكم من حي مات دون مطلبه ولم يظفر بمرغوبه رغم بذل النفس والنفيس والغالي والرخيص ، والدنيا غرارة خداعة إذا حلت أوحلت ، إذا جلت أوجلت وإذا كست أوكست وكم من ملك رفعت له علامات فلما علا مات ..؟ أما الآخرة فهي حياة المؤمن لذة باقية ليس فيها لاغية ففي الجنة ما تشتهي الأنفس و تلذ الأعين وما لا عين رأت ولا أذن سمعت ولا خطر على قلب بشر فلا تشتري القليل بالكثير والعاجلة بالآجلة والفانية بالباقية ، وعلينا أن نتقدم لنسكن الدار الثانية .
إخواني أحبتي : طريق الدعوة إلى الله ليست رتبة شرفية ولا حقيبة وزارية أو مهنة حكومية ، بل الطريق محفوف بالمكاره مليء بالمفاجآت ، فيه تكليف ثقيل وهم جسيم وعلى الداعية أن يعد الزاد لأن السفر طويل لكنها خير طريق ؛ إذ إنها توصل إلى الجنة .
إخواني و أحبتي .. إن صلاة الفجر في جماعة هي محضن الرجال وملتقى المخلصين وعنوان المجاهدين وخير كبير لا يعدله شئ في بابه ، ويكفي أن صاحبها يعيش في ذمة الله وأن قيام الليل مدرسة الأجيال ومحضن الرجال وسمة المجاهدين إشارة المنتصرين ودأب الصالحين.
كما أنني أطالب السلطة الفلسطينية وعلى رأسها الأجهزة الأمنية من عدم ملاحقة المجاهدين الذي يقلقون راحة العدو وأن تبتعدوا عن حماية المستوطنات حتى يذيق المجاهدون العدو العلقم المر ...
يا أبناء حماس .. يا أبناء القسام .. يا من اصطفاكم الله من خلقه ليحقق بكم قدره وليجري أسبابه فيعيد على أيديكم قوة دينه ويعلي بكم راياته ويحقق بكم وعيده بإساءة وجوه بني صهيون فمزيد من الرباط على نهجه .. يا أبناء حماس .. يا أبناء القسام تقدموا الصفوف ، احملوا الرايات رايات الجهاد والدفاع عن حياض الدين والوطن ولا تتخاذلوا ولا تتولوا فيستبدل الله بكم خيراً منكم .
إخواني و أحبتي .. أوصيكم بتقوى الله سبحانه وتعالى والوحدة (وحدة الصف ) في وجه الأعداء .. إلى كل من : أحبائي وإخواني ومن يعرفني أو طرح علي سلامًا أو أخطأت في حقه أن يسامحني ويدعو الله أن يتولانا برحمته وأن يرزقنا الشهادة في سبيل الله .
إلى الوالد والوالدة : أن يلهمهما الصبر والثبات وليس بوسعي إلا أن أهنئكم باستشهادي إن شاء الله .
وفي الختام : أعوذ بالله من كبوة الجواد ومن سقطة اللسان ومن زلة العالم ونسأل الله أن يتقبل منا هذا العمل ويجعله خالصاً لوجهه الكريم
الجمعة 1/3/2002
أخوكم الشهيد الحي(إن شاء الله) / أبو القاسم
--------------------------------------------------------------------------------------------
پینوشت1: شهید مهندس یحیی عیاش-مغز متفکر عملیات های استشهادی در سرزمین های اشغالی
